به گزارش قدس آنلاین به نقل از فارس، در قرآن کریم ابعاد گوناگون تربیت، مورد توجه قرار گرفته است. این کتاب آسمانی، فلاح و رستگاری را در سایه تزکیه نفس دانسته است.
حضرت زهرا (س) نیز به عنوان بانوی هدایت و رستگاری اهتمام ویژهای به تعلیم و تربیت داشت. آن حضرت در این راه، آموزگاری نمونه و خستگی ناپذیر بود که با سعه صدری مثال زدنی، در خدمت پویندگان معارف دینی، به آموزش آنان همت میگماشت و برای مقام معلمی خود، منزلت و پاداشی بی کران قائل بود.
حضرت فاطمه (س) در خطبه فدکیه با الهام از کلام پروردگار، هدف نهایی آفرینش را که هدف نهایی تربیت نیز هست، عبودیت و بندگی میداند. از نگاه آن حضرت از جمله اهداف آفرینش، اطاعت از پروردگار است و در مرتبه بعد اهدافی نظیر ورود به بهشت و رهایی از عذاب دوزخ قرار دارد.
در سخنان حضرت زهرا (س) به برخی از مبانی تربیت اشاره شده است.
با مطالعه در مبانی جهان شناختی به دو اصل اساسی میتوان پی برد: 1- وجود موجودی مطلق که خالق و مدبر جهان است.2- وجود جهانی ورای جهان ماده از این دو مبنای دو اصل مهم تربیتی یعنی خدامحوری و آخرت گرایی در تربیت پدیدار میشود. حضرت زهرا (س) پیوسته در سخنان خود به این دو مبنای جهان شناختی توجه داشته است که نمونههای آن را میتوان از خطبه فدکیه دریافت.
آن حضرت در بسیاری از دعاهای خویش، جرم و جنایت را به خود نسبت میدهد و خداوند را از هر گونه ظلمی منزه میداند.
*اصول تربیت
یکی از مهمترین اصول تربیتی که در سیره حضرت زهرا (س) نمود بیشتری یافته است، اصل خدا محوری است که در سراسر زندگی حضرت زهرا (س) چه در سختیها و مشکلات و چه در گشایش و آسایش، به عنوان محوریترین اصل تربیتی، تجلی یافته است.
خشنودی پروردگار تعیین کننده نوع رابطه او با شوهر و ملاک خواستههایش از وی بود، فاطمه در اوج تنگدستی، تنها پروردگار را در نظر داشت و هنگامی که پدرش از او خواست که نیاز خود را بیان کند تا خدا آن را اجابت کند، خدمت بیشتر در راه پروردگار و انس با او را بر هر خواستهای ترجیح داده و فرمود، لذتی که از خدمت پروردگار میبرد، او را از هر خواهشی باز داشته است.
او تنها حاجت خود را در این میدانست که پیوسته ناظر جمال زیبا و والای خداوند باشد.
در چگونگی تعامل آن حضرت با فرزندان خود، همواره اصل خدامحوری حاکم بود، چنانکه فرزندان خود را به طور عملی با محتوای این اصل آشنا میساخت. هنگامی که حسن و حسین (ع) به مناسبت عید از مادر لباس نو خواستند، او وعده لباس عید را با جمله «انشاءالله» همراه کرد تا هم در صورت عدم تحقق، خلف وعدهای انجام نشود و هم با گفتن این جمله، توجه آنان را به پروردگار و نقش او در زندگی انسان جلب کند.
حضرت فاطمه (س) از این طریق بذر توحید را در وجود کودکان خود میافشاند.
از دیگر اصول مهم تربیتی که فاطمه زهرا (س) پیوسته به آن توجه داشت،اصل آخرت گرایی و پرهیز از دنیا طلبی است، از این منظر وابستگی به دنیا از اصلی ترین موانع در تربیت دینی است چرا که دنیا طلبی و آخرت گرایی در برابر یکدیگرند.
از این رو انسان تربیت یافته در مکتب دینی، ضمن بهره برداری از مواهب دنیوی، هرگز به آنها وابسته نشده و نگاهش پیوسته به جهان آخرت معطوف است.
حضرت زهرا (س) دنیا را محل گذر میدانست و آن را وسیلهای برای نزدیک تر شدن به پروردگار و ذخیرهای برای زندگی ابدی خود قرار میداد.
آن حضرت سیره زندگی خویش را بر بی اعتنایی به پیرایههای دنیوی و قناعت به حداقل نیازهای ضروری بنا نهاده بود. ساده زیستی و دوری وی از تجملات دنیوی، آنچنان بود که باعث تأثر همه کسانی میشد که از نزدیک، زندگی آن حضرت را میدیدند.
چنانکه نمونه آن را میتوان در واکنش سلمان فارسی مشاهده کرد: سلمان روزی فاطمه (س) را در چادری ساده و پروصله از لیف خرما دید که به دیدار پدر میرفت، او با مشاهده این وضع تعجب کرد و با مقایسه آن حضرت با دختران پادشاهان ایران و رم به گریه افتاد، رسول خدا دراین باره به سلمان فرمود: دخترم در زمره سبقت گیرندگان به سوی خداست».
از دیگر اصول تربیتی مورد توجه حضرت فاطمه پیشگیری از انحراف و آلودگی به گناه است. براساس این اصل انسان باید از هر اقدامی از جمله رفتن به محیطی که زمینه ساز آلودگی او یا دیگران به گناه و خروج از بندگی خداوند است، پرهیز کند.
مهمترین و بهترین روش دراین باره، حفظ حریم با نامحرم است. آن حضرت به عنوان یک بانوی مطهر و معصوم از هر گونه رویارویی غیر لازم با نامحرم پرهیز میکرد و در این باره سیرهای بسیار نیکو از خود به یادگار گذاشت.
حضرت فاطمه (س) در حدیثی در پاسخ به پرسش پیامبر (ص) بهترین چیز را برای زنان آن میداند که نه آنان مردان را ببینند و نه مردان آنان را.
این گونه روایات بیانگر بهترین حالت ممکن برای عفاف و نهایت اهتمام فاطمه زهرا (س) به آن است. به گفته برخی از اندیشمندان، پیام و روح دو روایت یاد شده، این است که در شرایطی که حضور زهرا (س) در عرصه اجتماع و مواجهه آنان با نامحرمان ضرورت و فایدهای ندارد، شایستهترین روش برای بانوان، حضور در محیط خانه، تدبیر امور خانواده و پرهیز از نامحرمان است.
بنابراین سخن آن حضرت موارد مفید بودن حضور زنان در جامعه و تأثیرگذار بودن آن را در برخورد با مردان شامل نمیشود، از این رو پیامبر اکرم (ص) در پرسش خود از تعبیر «خیر» استفاده کردند که دلالت بر رجحان و برتری دارد، نه الزام. در این باره بهترین شاهد، حضور خود آن حضرت در صحنه سیاسی و اجتماعی و نیز دخالت در مسئله خلافت و غصب فدک برای باز پس گیری آن از غاصبان است.
نظر شما